ـ لطفا مشخصاً در مورد وظایف کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس توضیح بدهید.

به طور کلی این کمیسیون متولی آموزش های عمومی است؛ یعنی آموزش کلاسیک که دوران آموزشی دبستان تا دبیرستان را شامل می‌شود، دوره آموزش عالی و در نهایت آموزش های تکمیلی. ضمن این که مسائل مربوط به  مراکز تحقیقاتی و پژوهشگاه ها زیر نظر این کمیسیون بررسی می شود.

- این کمسیون چه نقشی در نزدیکی ارتباطی بین صنعت و دانشگاه ایفا می‌کند.

کل آموزش  کشور اعم از فنی و حرفه ای و آموزش های رسمی و غیررسمی و دولتی همه زیرنظر و چتر این کمیسیون است و مراکز تحقیقاتی هم طبعاً زیر نظر این کمیسیون است و برنامه ریزی کمیسیون مستقیماً می تواند بین صنعت و دانشگاه رابطه ایجاد کند.
 

- یکی از مطالبات مردم در دولت نهم بحث تغییر رئیس دانشگاه آزاد بود. با این تغییر مردم انتظار مشاهده ملموس تغییرات زیادی را داشتند بعنوان مثال یکی از مطالبات واضح مردم، بحث  شهریه دانشگاه آزاد است. شما برای این خواست مردم چه برنامه هایی دارید؟

دانشگاه های ما دو بخش اند. یک بخش دانشگاه های دولتی که به دلیل اینکه از امکانات دولت استفاده می کنند، طبعاً خیلی کم امکان خودگردانی دارند. دانشگاه‌های علوم پزشکی هم به دلیل بیمارستان های تابعشان قدرت اخذ درآمد دارند ولی معمولاً با کسری بودجه مواجه هستند، چون دانشگاه ها بخش آموزشی است و اصلاً جنبۀ انتفاعی برای بیمارستان ها ندارد و از طرفی بیمارستانها هم حداقل هزینه های درمان را می گیرند که مردم مستضعف بتوانند به این مراکز درمانی مراجعه کنند با این حال دولت باید در این رابطه مقدار زیادی یارانه به وزارتخانه های مربوطه بدهد. حالا شما فکر کنید که این مسئله در مورد دانشگاه آزاد به چه نحوی است درحالی که دانشگاه آزاد همه این پول ها را باید خودش تأمین کند. یعنی هزینه ی کامل به عهده ی خودش است. هیچ گونه یارانه ای هم به این شکل از دولت نمی گیرد.

ـ مردم می گویند اگر قرار نیست در دانشگاه آزاد اتفاق خاصی به نفع مردم بیفتد؛ پس اینهمه جنجال  درباره دانشگاه آزاد برای چه بود؟

 آنچه که در دانشگاه آزاد مورد بحث و گفت و گو بود که ما الان در تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد مطرح می کنیم این بود که ببینیم آنچه را که دانشگاه آزاد تا به حال به عنوان درآمد کسب کرده است، آیا با هزینه هایش هم خوانی داشته یا خیر؟ چون اخبار مختلفی شنیده شده است که از محل درآمدهای دانشگاه آزاد، در جریان فتنه استفاده شده است. آقای دکتر دانشجو مطرح می کند که دانشگاه آزاد به دلیل پروژه های عمرانی، ساخت و ساز دانشکده ها و مراکز مختلف علمی، خرید وسایل آزمایشگاهی و چیزهای دیگری رقم کلانی مقروض است. از آن طرف دستمزدهای بسیار بالایی و چند برابر نرم معمول به عنوان حقوق اساتید به برخی از اساتید دانشگاه آزاد و حقوق 14 میلیونی به آقای مهدی هاشمی بابت سرکشی به مراکزش داده می‌شود. این میزان پولی که تا به حال به عنوان سرکشی به شعبه آکسفورت دانشگاه آزاد داده شده است؛ چرا هزینه شده است آن هم برای دانشگاهی که هیچ موجودیت خارجی نداشته و صرفاً ساختمانی بوده برای معرفی دانشجویان به برخی از دانشگاه های انگلیس.  دیوان محاسبات سالانه برای ارگانهای دولتی مشخص می کند که شما درآمدتان این مقدار و هزینه هایتان هم این مقدار است. اگر در جای دیگری خرج شده باشد، بازخواست می شوند ولی در مورد دانشگاه آزاد این اتفاق نیافتاده است. پس باید تحقیق و تفحص شود و ما بدانیم درآمد و هزینه های واقعی دانشگاه آزاد چه مقدار بوده است و آیا این هزینه ها آنقدر زیادتر بوده که بتوانند اینگونه برای دانشگاه آکسفورد حاتم بخشی کند؟ آیا این هزینه ها آنقدر بوده است که از پول دانشجویان و مردم سوء استفاده کنند و در فتنه 88 بتوانند خرج کنند؟ اگر زیادتر بوده است یعنی از دانشجو زیادی پول گرفته اند و آن وقت می توانیم بگوییم شهریه باید پایین بیاید و می شود به دانشگاه آزاد تکلیف کرد که شهریه را پایین بیاورید.

- با این اوصاف آیا می‌توان گفت یکی از دغدغه های کمیسیون‌ آموزش، تحقیق وتفحص ازدانشگاه آزاد است؟

من حداقل از طرف خودم می توانم اعلام کنم که اولین موضوعی که در کمیسیون پیگیری کردم، بحث دانشگاه آزاد بود. بعد از تصویب اعتبارنامه یکی دو ماه از مجلس نگذشته بود که ما بحث تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد را با بعضی از دوستان همفکر مورد بررسی قرار دادیم. چون دانشگاه آزاد امکانات مالی و زمین‌‌های وقفی زیادی را در اختیار دارد؛ مسئولین این دانشگاه باید پاسخگو باشند که این امکانات را چگونه مصرف کرده اند. چند ماه است که درخواست تحقیق و تفحص به هیئت رئیسه تقدیم شده و باید مراحلی را بگذراند تا در دستور کار کمیسیون آموزش و تحقیقات قرار بگیرد و چند هفته پیش با دو ماه تأخیر به دست ما رسیده است.

- یکی از اشکالات موجود در کشور ما،ورود افراد غیر متخصص در حوزه های تخصصی است حال با توجه به اینکه رشته ی تخصصی شما بهداشت و درمان است اما در حال حاضر در کمیسیون آموزش و تحقیقات عضو هستید. دلیلش را لطفا بفرمایید.

عمده وظیفه کمیسیون بهداشت و درمان رسیدگی به امور بهداشتی و درمانی کشور است. یعنی طرح های کلان راجع به پیشگیری ارائه می‌دهد. امور مربوط به مراکز درمانی و بیمه ها و تعرفه ها و دارو ها و یا کمبود دارو به این کمیسیون مربوط است. اما کمیسیون آموزش و تحقیقات، آن بخشی از مسائل بهداشتی کشور که آموزش است را به عهده دارد. یعنی اگر بخواهیم مسائل پزشکی را به دو دسته تقسیم کنیم. یک دسته به اقدامات اجرایی بر می گردد و یک دسته به بخش آموزشی این وزارتخانه برمی گردد. قسمت آموزشی این وزارتخانه در کمیسیون آموزش و تحقیقات مورد بررسی قرار می گیرد. اگر نقدی به آموزش دانشجویان رشته ی پزشکی باشد و یا چرا آموزش مبتنی بر درمان است. چرا آموزش مبتنی بر پیشگیری نیست. چرا نحوه ی آموزش، دانشجو محور نیست و امثال این موارد در کمیسیون آموزش و تحقیقات صحبت می‌شود. بنده بیش از بیست و هفت سال در دانشگاه بودم و مسئولیت های مختلف آموزشی و اجرایی در دانشگاه داشتم نسبت به دانشگاه بسیار آشناترم تا قسمت های درمانی. از طرفی دغدغه های فرهنگی و دینی من هم بی‌تأثیر نبود. دانشگاه محل تعلیم و تربیت است. دانشگاه علوم پزشکی هم از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین ما موظف هستیم که غیر از این که به مسائل علمی و آموزشی فکر کنیم، روی مسائل تربیتی دانشجویان هم کار کنیم که این ها بعد از یک مدتی به کشور و مملکت خودشان پشت نکنند و به خاطر امکانات مادی بیشتر به کشورهای اروپایی و آمریکایی بروند. بنابراین احساس کردم به شدت در دانشگاه های علوم پزشکی به خصوص خلع کارهای فرهنگی وجود دارد به خاطر این که این رشته ها بحث های تئوریکشان بسیار زیاد است و مرتباً درگیر مسائل علمی هستند، خیلی کم برای مسائل فرهنگی وقت گذاشته می شود و متأسفانه مسئولین دانشگاه ها خیلی وقت ها دغدغه مسائل فرهنگی این عزیزان را ندارند. استنباط من این بود که حداقل در این زمینه ما بتوانیم در کمیسیون آموزش و تحقیقات با ایجاد کمیته ای تحت عنوان اسلامی شدن دانشگاه ها بتوانیم دغدغه های فرهنگی و دینی را در آموزش اعم از دانشجوی پزشکی و یا سایر رشته های تخصصی در دانشگاه پیاده کنیم. اگر دانشجویی در دانشگاه به لحاظ اعتقادات دینی و وجدانی به باورهای درستی رسیده باشد و روی فرهنگ دینی اش کار شده باشد و عرق ملی داشته باشد وقتی از دانشگاه خارج شود، سرمایه های مردم مستضعف بُرازجان و چابهار را که برای آموزش وی خرج شده است را نمی‌‌برد در کشورهای اروپایی و آمریکایی برای مردم آنجا هزینه کند. علت بعدی دغدغه ی مقام معظم رهبری برای اسلامی شدن دانشگاه ها و به خصوص اسلامی شدن رشته ی علوم انسانی است. بنابراین این کمیته ای که تشکیل شده است، به عنوان زیرمجموعه ی کمیسیون آموزش و تحقیقات وظیفه اصلی‌اش اسلامی کردن دانشگاه ها است و زیرمجموعه ی آن اسلامی شدن نظریه پردازی در رشته ی علوم انسانی و تغییر محتوا در رشته ی علوم انسانی است.

- صحبت از دغدغه های حضرت آقا شد، ایشان در صحبت اخیرشان در خراسان شمالی بودند، موضوع ازدیاد نسل را مطرح نمودند و گفتند که در چند صباح دیگر تیم جوان سالخورده می شوند، ما نیروی کاری نداریم. از آن طرف یکی از دغدغه های خانواده ها هزینه هاست. یک خانواده اگر بخواهد کاری انجام دهد با هزینه های بالایی روبروست. چه کار باید کرد که هم این دغدغه مقام معظم رهبری مورد توجه قرار گیرد و هم مردم از هزینه ها و تبعات فرزند دار شدن خیالشان راحت باشد؟

اجازه دهید تا قبل از پاسخ به سئوال شما درباره ضرورت ازدیاد نسل پیش زمینه ای مطرح کنم بعد به سؤال شما جواب می‌دهم. در اروپا و امریکا بیش از صد سال پیش بحث کنترل جمعیت آغاز و خیلی هم در مورد این قضیه تبلیغ شد. سرمایه داران می خواستند از کار ارزان زنان استفاده کنند بنابراین زنان اگر قرار بود که تعداد فرزندانشان زیاد شود و مسئولیت پرورش فرزند را داشته باشند، دیگر نمی توانستنند برای سرمایه داران در کارخانه ها کار کنند. این پروسه اجرا شد اما به تدریج و بعد از چند دهه وقتی بررسی کردند، دیدند که کاهش جمعیت شدیدی در جمعیت اروپایی و آمریکایی اتفاق افتاده است. به گونه ای که ضریب افزایش جمعیت، سیر نزولی پیدا کرده است و رشد جمعیتی در غرب منفی شده است. این موضوع چند عارضه ایجاد می کند. اول اینکه نسل را مسن می کند و دوم اینکه نیروی کار جوان کم می‌شود. با کاهش نیروی کار کشورهای غربی مهاجر پذیرشدند، مهاجرانی از ترکیه و افغانستان و پاکستان و مصر و این تیپ کشورها و نسل این مهاجران بعد از این که یک دوره در کشورهای غربی ماندند، طبعاً فرزندان آن ها تبعه آن کشور محسوب می شوند. الان اروپایی‌ها به این نتیجه رسیده اند که در سی یا چهل سال آینده در بعضی کشورها مثل آلمان و فرانسه ترکیب جمعیتی به صورتی می شود که چه بسا اسلام گرایان بتوانند نه تنها وارد مجلس شوند، بلکه بتوانند در انتخابات ریاست جمهوری منشأ اثر باشند چون این مهاجرین کنترل نسل ندارند، برعکس خود اروپایی‌ها که رشد منفی جمعیت دارند. پس از پنجاه سال به مکانیزم های تشویقی برای افزایش جمعیت روآوردند چون به شدت از کاهش جمعیتی که اتفاق افتاده بود ترسیده بودند. اما از پنجاه سال قبل تا الان که خودشان اهرم های تشویقی برای افزایش جمعیت داشتند در کشور های اسلامی بحث کاهش رشد جمعیت را مطرح کردند و از جمله در کشور ما  که به نظر من بخشی آگاهانه بوده و بخشی نا آگاهانه بوده است. اوایل با شعارهای فریبنده و تحت این عنوان که سازمان بهداشت جهانی انگیزه های مثبتی از این کاهش رشد جمعیت دارد و واقعاً می خواهد فقر ریشه کن شود و جمعیت کم تر شود تا مردم اشتغال و امکانات بیشتری داشته باشند، به صحنه آمدند و بعضی ها با آگاهی و بعضی با ناآگاهی این سیاست را در ایران ادامه دادند به طوری که در زمان دولت [مدعیان]اصلاحات ایران در کنترل جمعیت رتبه ی اول را در منطقه کسب می کند و وزیر وقت مورد تقدیر سازمان بهداشت جهانی قرار می گیرد. این نه از سر دلسوزی نسبت به نظام اسلامی ایران بود، بلکه آنها دیدند که انقلاب ایران قبل از این که متکی به سلاح در جنگ ایران و عراق باشد، متکی به نیروی انسانی جوان، متدین و معتقد به نظامش است. بچه های بسیجی با یک فرمان امام(ره) به جنگ رفتند و ایستادگی کردند. خب اگر قرار باشد که نیروی جوان با این سبک فکری رشد پیدا کند فردا دنیا را خواهد گرفت. بنابراین باید تلاش کرد که نسل کشورهای اسلامی به خصوص ایران کاهش پیدا کند که فردا ازدیاد این نسل باعث نشود نیروی انسانی بالقوۀ قوی شکل بگیرد. لذا این زمینه های سیاسی و فکری باعث شد که غرب به شدت روی این قضیه کار کند. میزان رشد جمعیت کشوربین4/1 تا 6/1 است. بنابراین اگر همین روند ادامه پیدا کند ما کاهش شدید جمعیتی را در طی سال های آینده خواهیم داشت. بعد از فرمایشات مقام معظم رهبری کمیسیون‌های فرهنگی، بهداشت و درمان و اجتماعی که به نوعی در این قضیه درگیر هستند، کارگروه ویژه ای را تشکیل دادند و روی مکانیزم های تشویقی افزایش جمعیت کار می کنند و به همین دلیل بود که چند سال پیش هم اگر دقت کرده باشید، ریاست جمهور در زمینه افزایش جمعیت مباحثی را مطرح کردند، این مباحث یک پشتوانه ی فکری و تحقیقاتی داشت ولی لازم بود که قدم به قدم در نظام مطرح شود و بعد با فرمایشات مقام معظم رهبری خیلی جدی تر به آن بپردازند. این بحث، چندین ساله که مطرح شده است ولی الان با فرمایشات مقام معظم رهبری خیلی جدی تر پیگیری می شود.
حال به پاسخ سئوال شما می پردازیم. بله براساس گزارشات تا چهل سال آینده ما باید بالای صدمیلیون نفر جمعیت داشته باشیم. این تعداد مسکن شان چگونه باید تأمین شود، برای اشتغال و مسائل سلامت و فرهنگی شان و زیرساخت های فرهنگی شان در جامعه چه فکر شده است؟ اگر ما ازدیاد نسل را مطرح می کنیم، از آن طرف هم راهکارهای تأمین امنیت و پیشرفت و عدالت اجتماعی در ارکان های مختلف جامعه مد نظرمان است. اگر بیست سال پیش هرم جمعیتی کشور را بررسی می کردیم و می دیدیم بیش از 17 میلیون دانش آموز داریم و بیست سال آینده به سن اشتغال و ازدواج رسیده و نیازمند مسکن می‌شوند و از همان موقع مسکن مهر را مطرح می‌کردیم و دانشگاه هایمان را گسترش می دادیم؛ الان هیچ مشکلی نداشتیم. برای تحصیلات تکمیلی باید بیست سال قبل برنامه ریزی می شد و همچنین برای سایر امور یک شهروند در کشورمان. بنابراین کاملاً باید با برنامه ریزی و ساماندهی اقدام شود تا متناسب با رشد جمعیت، ظرفیت های لازم در بخش ها ایجاد شود. همانگونه که رشد جمعیتی صورت می گیرد، مسئولین با برنامه مدون و مستمر برای معیشت و رفاه و آموزش فردای آنان برنامه ریزی کنند تا انشاءالله جمعیتی فعال و ثروتمند و توانا به لحاظ فناوری و علم و تکنولوژی داشته باشیم.

نظرات شما عزیزان:

سید امیر

ساعت16:18---28 آبان 1391

[وب سایت]

سلام دوست گرامی.

وبلاگ خوبی دارید.

اگرمایل به تبادل لینک با ما هستید وبلاگ مارا با عنوان: ام ابیها و ادرس:

http://omeabiha-135.mihanblog.com/

لینک کنید.

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: